مدیریت پایگاه اطلاعاتی
علی بیرانوند؛ مریم گلشنی؛ فائزه دلقندی
چکیده
هدف پژوهش: با توجه به تأثیر حضور تولیدات علمی در پایگاههای علمی-استنادی و شبکههای اجتماعی بر شاخصهای علمسنجی پایگاههای اطلاعاتی، این پژوهش به بررسی تأثیر دگرسنجههای پایگاه دایمنشنز و مندلی بر تعداد استنادات دریافتی در پایگاه اسکوپوس پرداخته است.روششناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نوع بنیادی است که به شیوه ...
بیشتر
هدف پژوهش: با توجه به تأثیر حضور تولیدات علمی در پایگاههای علمی-استنادی و شبکههای اجتماعی بر شاخصهای علمسنجی پایگاههای اطلاعاتی، این پژوهش به بررسی تأثیر دگرسنجههای پایگاه دایمنشنز و مندلی بر تعداد استنادات دریافتی در پایگاه اسکوپوس پرداخته است.روششناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نوع بنیادی است که به شیوه توصیفی و با رویکرد دگرسنجی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل 284 مدرک تولید شده توسط نویسندگان ایرانی حوزه وبمعنایی است که در بازه زمانی 2021-1960 در پایگاه اسکوپوس نمایه شده است. بهمنظور بررسی تأثیر شاخصها و نمرات دگرسنجی حاصل از حضور تولیدات علمی حوزه وبمعنایی در پایگاه دایمنشنز و مندلی بر شاخص تعداد استنادات پایگاه اسکوپوس، از آزمونهای همبستگی و رگرسیون چندگانه خطی به کمک نرمافزارهای اکسل و اس. پی. اس.اس. پرداخته شده است.یافتهها: نویسندگان ایرانی حوزه وبمعنایی در 5/95 درصد موارد از مندلی استفاده میکنند. اما از شبکههای اجتماعی تنها در 24 مورد (5/8 درصد) برای به اشتراکگذاری مطالب استفاده میکنند. جز نسبت استنادات نسبی، سایر شاخصهای دایمنشنز رابطه همبستگی قابل قبولی با تعداد استنادات اسکوپوس دارند. ارتباط بین تعداد استنادات دایمنشنز و تعداد استنادات اسکوپوس از ارتباط سایر شاخصها قویتر است. همچنین بین تعداد خوانندگان و تعداد استنادات مندلی با استنادات اسکوپوس رابطه همبستگی بالایی وجود دارد. بررسی ضرایب مدل رگرسیونی نشان داد که تعداد استنادات دریافتی دایشمننز به میران 10 درصد و تعداد استنادات مندلی به میزان 83 درصد قدرت پیشبینی استنادات اسکوپوس را دارند. سایر شاخصهای مورد مطالعه از توان پیشبینی تعداد استنادات اسکوپوس ناتوان هستند.بحث و نتیجهگیری: نویسندگان ایرانی حوزه وبمعنایی باید از شبکههای اجتماعی همچون توئیتر برای اشتراکگذاری هرچه بیشتر مطالب خود استفاده کنند. همچنین بهمنظور دریافت استنادات بیشتر، به انتشار مطالب خود در مجلات دارای نمایههای بینالمللی اقدام نمایند.
علی بیرانوند؛ علی اکبر خاصه
دوره 3، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 37-48
چکیده
هدف: با استفاده از تحلیل مآخذ استنادی با تأکید بر سال انتشار این مآخذ میتوان اهمیت آثار پیشین را برشمرد و خاستگاههای تاریخی یک حوزۀ پژوهشی را آشکار نمود. در این پژوهش، بر آنیم تا با روش جدیدی به نام طیف سنجی سال انتشار مآخذ، مهمترین آثار تاریخی در حوزه وب معنایی را مشخص نماییم. روششناسی: دادههای اولیه این پژوهش، که با استفاده ...
بیشتر
هدف: با استفاده از تحلیل مآخذ استنادی با تأکید بر سال انتشار این مآخذ میتوان اهمیت آثار پیشین را برشمرد و خاستگاههای تاریخی یک حوزۀ پژوهشی را آشکار نمود. در این پژوهش، بر آنیم تا با روش جدیدی به نام طیف سنجی سال انتشار مآخذ، مهمترین آثار تاریخی در حوزه وب معنایی را مشخص نماییم. روششناسی: دادههای اولیه این پژوهش، که با استفاده از روش علمسنجی و برای بررسی ریشههای تاریخی حوزه وبمعنایی انجام شده است، از پایگاه وباوساینس استخراج گشتهاند. استفاده از یک راهبرد جستجوی جامع که در محدودۀ زمانی 2000 تا 2015 انجام شد منجر به بازیابی تعداد 4831 رکورد گردید. سپس دادههای اصلاح شده با استفاده از برنامه نرم افزاری مختصآرپیوایاس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: توزیع تعداد مآخذ موجود در رکوردهای حوزۀ وبمعنایی بر اساس سال انتشار آنها نشان میدهد که در قرن بیستم حوزه وب معنایی شاهد شش جهش مهم بوده است که به ترتیب در سالهای 1962، 1965، 1975، 1979، 1983، و 1995 روی داده است. نتیجهگیری: به طور کلی و با توجه به یافتههای این پژوهش به نظر میرسد که حوزه وبمعنایی تحت تأثیر آثاری از مباحث مختلف از جمله زبانشناسی، بازنمون دانش، و هوش مصنوعی بوده است.