سطح خوانایی
رجب اکبرزاده؛ سعید غفاری؛ سعید خسروی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر منابع اطلاعاتی دیجیتال هنرنمایشی در پیوند دادن کودکان به مطالعه و کتابخوانی است. پژوهش از نوع کاربردی و از رویکرد نیمه آزمایشی استفاده کرده است. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان 7 تا 10 سال کتابخانههای عمومی شهر کاشان است و نمونهگیری به صورت هدفمند با استفاده از خوشهای چندمرحلهای و همگن انجام گردیده است. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر منابع اطلاعاتی دیجیتال هنرنمایشی در پیوند دادن کودکان به مطالعه و کتابخوانی است. پژوهش از نوع کاربردی و از رویکرد نیمه آزمایشی استفاده کرده است. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان 7 تا 10 سال کتابخانههای عمومی شهر کاشان است و نمونهگیری به صورت هدفمند با استفاده از خوشهای چندمرحلهای و همگن انجام گردیده است. حجم نمونه آماری با توجه به حجم کودکان 7 تا 10 سال عضو کتابخانه عمومی امیرکبیر 30 نفراست. در سه گروه 10 نفری با روش پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری انجام شده است. جهت تجزیه و تحلیل و آمادهسازی از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) و تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر استفاده شده است. یافته پژوهش نشان داد که اثربخشی در قصهگویی نمایشی بیشتر از اثربخشی در کتابخوانی و دیدین فیلم است. میانگین نمره انگیزش در گروه قصهگویی نمایشی 433/، در گروه کتابخوانی 93/2 و در گروه نمایش فیلم 75/2 میباشد که تفاوت معنادار افزایش انگیزه از طریق قصهخوانی نسبت به کتابخوانی و نمایش فیلم را نشان میدهد؛ بنابراین یافتهها نشان داد که کودکان بین 7 تا 10 سال به قصهگویی نمایشی گرایش و تمایل بیشتری دارند، درواقع قصهگویی نمایشی دیجیتال برای کودکان بین 7 تا 10 سال نوعی سرگرمی و تشویق به مطالعه میباشد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که هر سه روشدیجیتال قصهگویی، کتابخوانی و نمایش فیلم میتوانند روشهای مؤثری برای افزایش انگیزش و علاقهمندی کودکان 7 تا 11 سال به مطالعه باشند، اگرچه روش قصهگویی، اثربخشی بیشتری دارد. درمجموع هر سه روش برای کودکان موجب علاقهمند نمودن کودک به کتابخانه میشود به همین دلیل کودکانی که در جلسات دیجیتالی قصهگویی نمایشی، کتابخوانی و نمایش فیلم حضور مییابند بیشتر به کتابخانه و مطالعه علاقه پیدا میکنند.
سطح خوانایی
آزاده نامداری؛ عبدالحسین فرجپهلو
چکیده
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر آن است که ضمن ارائه تعاریف و دیدگاهها و پیشینههای موجود در حوزةی ارتقای القای مطالعه و پیشینه پژوهشهای خارجی و داخلی وضعیت مطالعات را بررسی و با مطرح کردن پیشنهادهایی به ارتقا و پیشرفت القای مطالعه در این حوزه در کشور ایران کمک نماید.روششناسی پژوهش: این پژوهش با مرور نوشتارهای مختلف حوزة مطالعه انجام ...
بیشتر
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر آن است که ضمن ارائه تعاریف و دیدگاهها و پیشینههای موجود در حوزةی ارتقای القای مطالعه و پیشینه پژوهشهای خارجی و داخلی وضعیت مطالعات را بررسی و با مطرح کردن پیشنهادهایی به ارتقا و پیشرفت القای مطالعه در این حوزه در کشور ایران کمک نماید.روششناسی پژوهش: این پژوهش با مرور نوشتارهای مختلف حوزة مطالعه انجام شده است و مروری بودن آن نیز بیانگر این واقعیت است که با استفاده از شیوه مطالعات کتابخانهای ضمن ارزیابی وضعیت موجود کتابخوانی با استفاده از شیوه کتابخانهای و مرور نوشتارهای مختلف در منابع داخلی و خارجی شاخصها و توصیههای اجرایی از آن به دست خواهد آمد.یافتهها پژوهشهای حوزه مطالعه را میتوان به پیشینه مطالعه، مطالعات اولیه، جامعهشناسی مطالعه و مدیریت مواد مطالعة، مطالعه افراد خاص و مطالعه الکترونیکی تقسیم کرد. مطالعاتی که اطلاعات مطالعهای الکترونیکی را مورد بررسی قرار دادهاند و در سه دسته جای داد 1- مدیریت مطالعه شخصی افراد 2- مقایسه مدیریت مطالعه الکترونیکی چاپی با مکتوب 3- ابزارهای به کار رفته در مدیریت مطالعه، است. در تدوین این پژوهش ارتقای القای حس مطالعه بهکارگیری و نمود آن لحاظ گردیده است و به سرپرستان نهادهای ذیربط مطالعه و کتاب کمک میکند که در پیشبرد ارتقای القای حس مطالعه از ارتباط معقول و علت و معلولی در صعود ارتقای مطالعه در نهادهای مرتبط استفاده کنند.بحث و نتیجهگیری: با توجه به اینکه میزان گرایش مردم به مطالعه و کتابخوانی برای ارتقای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی راهکارهای ارتقای آن بررسی، راهکارهای ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، راهکارهای ارتقای فرهنگ تأثیر مطالعه بر سایر یادگیریها در برنامه آموزشی و فرهنگسازی مطالعه را بررسی کرده است.
سطح خوانایی
ثریا ضیایی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت مطالعه زنان شاغل و خانهدار شرق کشور انجام شد. روششناسی: این پژوهش کاربردی و به روش پیمایشی انجام شد جامعه آ،ماری شامل زنان 65-25 ساله بودند که تعداد 812 نفر بهعنوان نمونه بررسی شدند. روش نمونهگیری این پژوهش، نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم برگزیده شد. برای تعیین نمونه نیز از جدول برآورد حجم ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت مطالعه زنان شاغل و خانهدار شرق کشور انجام شد. روششناسی: این پژوهش کاربردی و به روش پیمایشی انجام شد جامعه آ،ماری شامل زنان 65-25 ساله بودند که تعداد 812 نفر بهعنوان نمونه بررسی شدند. روش نمونهگیری این پژوهش، نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم برگزیده شد. برای تعیین نمونه نیز از جدول برآورد حجم نمونه مورگان استفاده شد. یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش مشخص شد که بین میزان مطالعه و موضوعات موردعلاقه (به غیر از بهداشتی و پزشکی)، زنان شاغل و خانهدار تفاوت معنیداری وجود ندارد. همچنین یافتهها نشان داد که زنان بیشتر به موضوعات داستان (شاغل با 81/3 و خانهدار با 69/3) بهداشتی و پزشکی (شاغل با 73/3 و خانهدار با 49/3) و روانشناسی (شاغل با 64/3 و خانهدار با 56/3) علاقه دارند و موضوعهای تاریخی و ادبی و فلسفی و سیاسی کمتر از موضوعهای دیگر مورد توجه آنها قرار دارد. بیشترین زمان مطالعه زنان در اوقات فراغت به مطالب مفید در اینترنت، مطالعه مطالب مفید در شبکههای مجازی و کمترین آن به مطالعه از طریق لوحهای فشرده و شبکه پیام نمای تلویزیون است. زنان مهمترین عوامل بازدارنده مطالعه را وجود مشغلههای فراوان و نداشتن وقت و وجود سایر رسانههای گروهی مثل ماهواره، تلویزیون و اینترنت و بیتوجهی به برنامهریزی در زندگی میدانند. اهم دلایل انجام مطالعه در بین زنان افزایش اطلاعات عمومی (شاغل با 71/6 و خانهدار با 94/6)، در اولویت اول برای هر دو گروه و کماهمیتترین دلایل را گذراندن اوقات فراغت و افزایش وجهه اجتماعی و ارتقای وضعیت حقوق میدانند. بحث و نتیجهگیری: پژوهش حاضر از محدود پژوهشهایی است که به بررسی وضعیت مطالعه بین زنان شاغل و خانهدار شرق کشور پرداخته است. بنابراین نتایج آن میتوانند به شناسایی و اولویتبندی مهمترین راهکارهای اجرایی و اتخاذ راهکار مناسب منجر شود و به مسئولان و دستاندرکاران کمک کند که موجبات رشد، پیشرفت و سلامت جسمی و روحی زنان را فراهم کند.
سطح خوانایی
ثریا ضیایی؛ نجمه کریمی صدر
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی وضعیت مطالعه زنان شاغل و خانهدار شهرستان زاهدان بوده است. روششناسی پژوهش: این پژوهش به روش پیمایشی- توصیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش نمونهای شامل 380 نفر از زنان شهروند زاهدان است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. از روشهای آماری توصیفی و استنباطی برای پاسخ به پرسشهای ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش بررسی وضعیت مطالعه زنان شاغل و خانهدار شهرستان زاهدان بوده است. روششناسی پژوهش: این پژوهش به روش پیمایشی- توصیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش نمونهای شامل 380 نفر از زنان شهروند زاهدان است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. از روشهای آماری توصیفی و استنباطی برای پاسخ به پرسشهای پژوهش و آزمون فرضیهها استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که. بین سطح تحصیلات و مطالعه رابطه معنیدار وجود دارد. بهطور کلی مهمترین فعالیت زنان شاغل در اوقات فراغت استفاده از شبکههای مجازی و زنان خانهدار مکالمههای تلفنی و ارسال پیامک است. مطالعه مطالب در محیط اینترنت، مطالعه پایگاههای خبری اینترنتی و کتابهای چاپی به ترتیب بهعنوان اهم منابع اطلاعاتی آنان شناسایی شدند. مهمترین عوامل مشوق مطالعه از دیدگاه زنان عادت داشتن به مطالعه از دوران کودکی، کتابخانه شخصی، موقعیت اجتماعی و مهمترین عوامل بازدارنده گرانی کتاب، عدم دسترسی به کتابهای مورد علاقه و نداشتن فرصت کافی و گرفتاری معیشتی معرفی شد. دلایل مطالعه زنان افزایش اطلاعات، تربیت فرزندان و کسب لذت درونی از مطالعه است. ازجمله موانع استفاده زنان شاغل و خانهدار از کتابخانههای عمومی کمبود وقت و مسافت زیاد کتابخانه از خانه یا محل کار قلمداد شده است. بحث و نتیجهگیری: فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در جامعه نهادینه نخواهد شد مگر آنکه بستر مناسب آن از محیط خانواده فراهم گردد.
سطح خوانایی
ثریا ضیایی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مطالعه غیر درسی در مدارس علمیه خواهران مشهد انجام شد.روش شناسی: تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش توصیفی و پیمایشی است. از پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری مورد نظر شامل کلیه طلاب زن مدارس علمیه شهر مشهد می باشد.یافته ها: یافته ها نشان داد که 94/8 از پاسخگویان عقیده ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مطالعه غیر درسی در مدارس علمیه خواهران مشهد انجام شد.روش شناسی: تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش توصیفی و پیمایشی است. از پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری مورد نظر شامل کلیه طلاب زن مدارس علمیه شهر مشهد می باشد.یافته ها: یافته ها نشان داد که 94/8 از پاسخگویان عقیده دارند که "تشویق اساتید" مهمترین عامل مشوق مطالعه آنان می باشد. عامل دوم " وجود منابع مناسب و مورد نیاز در کتابخانه " 73/8 و سومین عامل"داشتن عادت به مطالعه از دوران کودکی" با 6/8 ،عوامل بازدارنده نیز شامل عادت نداشتن به مطالعه با 42/13، حجم زیاد تکالیف درسی با 38/13 و نداشتن انگیزه کافی و مناسب برای مطالعه با 94/12 به ترتیب مهمترین عوامل بازدارنده مطالعه محسوب می شوند.نتیجه گیری:. نتایج پژوهش نشان داد طلاب با تشویق اساتید و دسترسی به منابع مورد نیاز ، اطلاعات حرفه ای مورد نیاز خود را از کتابخانه کسب می کنند. استفاده از کارگاههای سواد اطلاعاتی در ارتقا میزان مطالعه و توانمندیهای علمی می تواند موثر باشد.. استفاده از کتابداران متخصص در مدارس علمیه نیز می تواند باعث ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی شود. مطالعه عادت مناسبی برای افزایش کیفیت زندگی و جایگاه اجتماعی زنان به شمار می رود .کلید واژگان: مطالعه ، مدارس علمیه، مشهد
سطح خوانایی
فریبا نظری؛ محمد رضا فرهادپور؛ عزت سلیمانی
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1395، ، صفحه 85-92
چکیده
هدف پژوهش حاضر سنجش میزان خوانایی نوشتههای فارسی بخش "بیشتر بدانیم کتابهای قرآن پایهی دوم، سوم و چهارم ابتدایی" براساس فرمولهای فلش/ دیانی و گانینگ/ دیانی است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و جامعهی پژوهش شامل 66 عنوان کتاب معرفی شده وزارت آموزش و پرورش و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی میباشد که مورد تجزیه و تحلیل قرار ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر سنجش میزان خوانایی نوشتههای فارسی بخش "بیشتر بدانیم کتابهای قرآن پایهی دوم، سوم و چهارم ابتدایی" براساس فرمولهای فلش/ دیانی و گانینگ/ دیانی است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و جامعهی پژوهش شامل 66 عنوان کتاب معرفی شده وزارت آموزش و پرورش و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی میباشد که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از فرمول فلش/دیانی به میزان صفر درصد با سطح خوانایی پایه دوم، به میزان صفر درصد با سطح خوانایی پایهی سوم و به میزان 12/8 % با سطح خوانایی پایه چهارم همپوشانی دارد و به میزان صد در صد با سطح خوانایی پایه دوم، صد در صد با سطح خوانایی پایه سوم و 88/91 % با سطح خوانایی پایه چهارم مغایرت دارد. همچنین با فرمول گانینگ/دیانی به میزان صفر در صد با سطح خوانایی پایه دوم، صفر در صد با سطح خوانایی پایه سوم و 74/1 % با سطح خوانایی پایه چهارم همپوشانی و به میزان صد در صد با سطح خوانایی پایه دوم، به میزان صد در صد با سطح خوانایی پایهی سوم و به میزان 16/98 % با سطح خوانایی پایه چهارم مغایرت دارد. در نهایت ضریب همبستگی بین دو فرمول 64% و سطح معنیداری آنها 001% بدست آمد. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که هر دو فرمول در تعیین سطح خوانایی نوشتهها از سازگاری مطلوبی برخوردار است و متناسب با موقعیت، هر یک از آنها به طور جداگانه میتواند مورد استفاده قرار گیرد.