مدیریت دانش دیجیتالی
یوسف محمد کریمی؛ مهدی یزدان پرست
چکیده
هدف: هدف این پژوهش طراحی الگویی برای بررسی چگونگی تأثیر قابلیتهای پویای فناوری اطلاعات با نقش میانجی هوشمندی سازمانی و قابلیت اشتراک دانش بر بهبود مزیت رقابتی در کسبوکارهای کوچک و متوسط (SME) فعال در حوزة فناوری اطلاعات استان تهران است. روششناسی: روش پژوهش در این مقاله توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری پژوهش شامل مجموعه شرکتهای ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش طراحی الگویی برای بررسی چگونگی تأثیر قابلیتهای پویای فناوری اطلاعات با نقش میانجی هوشمندی سازمانی و قابلیت اشتراک دانش بر بهبود مزیت رقابتی در کسبوکارهای کوچک و متوسط (SME) فعال در حوزة فناوری اطلاعات استان تهران است. روششناسی: روش پژوهش در این مقاله توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری پژوهش شامل مجموعه شرکتهای کوچک و متوسط فعال در حوزة فناوری اطلاعات استان تهران است. روش نمونهگیری در این کار پژوهشی طبقه ای- نسبتی بوده و در همین راستا، تعداد 210 پرسشنامه بین مدیران و کارشناسان ارشد شرکتهای مورد مطالعه توزیع شد. سپس، با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عاملی تأییدی روایی پرسشنامهها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، برای آزمون فرضیههای پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته: نتایج مدل ساختاری نشان داد که قابلیت های پویای فن آوری اطلاعات (46/0β =) و همسان سازی فن آوری اطلاعات (52/0β =) اثر مثبت بر روی قابلیت اشتراک دانش و زیرساخت های فن آوری اطلاعات تاثیر قابل ملاحظه ای را بر روی همسان سازی فن آوری اطلاعات داشتند (82/0β =). بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان دادند که قابلیتهای پویای فناوری اطلاعات از طریق دو متغیر میانجی قابلیت اشتراک دانش و هوشمندی سازمانی بر بهبود مزیت رقابتی کسبوکارهای کوچک و متوسط تأثیر مثبت دارند.
مدیریت دانش دیجیتالی
داود رفیعی؛ پیمان اخوان؛ علیرضا جهانی
دوره 5، شماره 2 ، مرداد 1397، ، صفحه 11-24
چکیده
هدف: مسئله مهم قبل از استقرار نظام مدیریت دانش، شناسایی و تعیین اولویت عوامل مؤثر در میزان آمادگی سازمانها برای اجرای این پروژه است. منظور از پذیرش مدیریت دانش در سازمانهای ایرانی، شناسایی عوامل مؤثر در پیادهسازی مدیریت دانش است. هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی جهت ارزیابی سطح آمادگی سازمانهای ایرانی بهمنظور استقرار نظام ...
بیشتر
هدف: مسئله مهم قبل از استقرار نظام مدیریت دانش، شناسایی و تعیین اولویت عوامل مؤثر در میزان آمادگی سازمانها برای اجرای این پروژه است. منظور از پذیرش مدیریت دانش در سازمانهای ایرانی، شناسایی عوامل مؤثر در پیادهسازی مدیریت دانش است. هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی جهت ارزیابی سطح آمادگی سازمانهای ایرانی بهمنظور استقرار نظام یکپارچه مدیریت دانش. روششناسی: این مقاله شامل دو بخش است. بخش اول پژوهش که ترکیبی از روشهای کمی و کیفی است. در بخش دوم پس از مطالعات اکتشافی، به مصاحبه با خبرگان مدیریت دانش پرداخته شد. دادههای به دست آمده کدگذاری شد. درنهایت مدل اولیة پژوهش که شامل 8 مؤلفه اصلی و 43 زیر مؤلفه است، به دست آمد. ابزار پژوهش پرسشنامهای محقق ساخته با 55 سؤال بوده است که روایی آن با استفاده از روش محتوایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 970/0، محاسبه شد. یافتهها: دادههای به دست آمده با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی تجزیه و تحلیل شد. برازش مدل (ضرایب R2) با مقدار بالای 67/0 و شاخص GOF نیز جهت سنجش برازش مدل و سنجش دو مدل ساختاری و اندازهگیری را به صورت یکجا مورد آزمون قرار داده و با مقدار 87/0، برازش بسیار مناسب مدل کلی را تأیید میکند. بحث و نتیجهگیری: نتیجه این پژوهش تأیید مدل نهایی با 8 بعد محتوایی و تأثیر مؤلفههای مدیریت دانش در پیادهسازی آن در سازمانهای ایرانی بود. مؤلفهها عبارتاند از: فرهنگسازمانی، ساختار سازمانی، فناوری، رهبری، نیروی انسانی، وضعیت رقابتی، شرایط اجتماعی.