مدیریت دانش
محمد عربی؛ روح اله تولایی؛ مهدی فرمانی؛ محمدرضا محمدخانی
چکیده
هدف: اقتصاد مقاومتی یکی از مهمترین مسائل پیشروی کشور است که در پی مقاوم سازی، بحرانزدایی و ترمیم ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی کشور مطرح میشود. بنابراین، حرکت اساسی کشور به سوی دانشی شدن اقتصاد و اجرای صحیح مدیریت دانش در سازمانها و نهادها، کشور را در تحقق این امر یاری میرساند. بنابراین پژوهش حاضر ...
بیشتر
هدف: اقتصاد مقاومتی یکی از مهمترین مسائل پیشروی کشور است که در پی مقاوم سازی، بحرانزدایی و ترمیم ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی کشور مطرح میشود. بنابراین، حرکت اساسی کشور به سوی دانشی شدن اقتصاد و اجرای صحیح مدیریت دانش در سازمانها و نهادها، کشور را در تحقق این امر یاری میرساند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل مدیریت دانش در تقویت اصول اقتصاد مقاومتی در بانکها انجام شده است. روششناسی: روش استفاده شده در این پژوهش با توجه به ماهیت اکتشافی تحقیق، نظریه دادهبنیاد است. نمونهگیری استفاده شده در این مقاله، نمونهگیری خوشهای است. مبنای اصلی جمعآوری اطلاعات، انجام مصاحبههای عمیق با خبرگان جامعه علمی و دانشگاهی و همچنین مدیران بانک انصار تا دستیابی به اشباع نظری بوده است. درمجموع 20 مصاحبه انجام شد. پس از جمعآوری اطلاعات، کدهای مربوط به مصاحبههای مکتوب تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: یافتههای پژوهش که پس از انجام مراحل سهگانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی پژوهش به دست آمده است، نشان میدهد که مدل نهایی از 6 مقوله کلی، 9 مقوله فرعی و 47 مفهوم اصلی تشکیل شده است. بحث و نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مقوله درونزایی عوامل علی تأثیرگذار بر مدیریت دانش در تقویت اصول اقتصاد مقاومتی است که برای بانک انصار راهبردهای اشتراک دانش و بهکارگیری دانش ایجاد خواهد کرد و پیامد آن توسعه پایدار خواهد بود.
مدیریت دانش
مهدی فرمانی؛ ابوالفضل خسروی؛ نوید شفیعی؛ محمد عربی؛ محمدرضا محمدخانی
چکیده
هدف: انتقال دانش فرآیندی است که از آن بهعنوان قلب مدیریت دانش یاد میشود چرا که کارکرد مؤثر آن در سازمانها موجب بازتولید دانش درزمینههای جدید و نوآوری خواهد گردید. این مفهوم در زمینههای آموزشی، بهویژه دانشگاهها که مهد تولید دانش بوده و بهعنوان چشمههای انتقال دانش شناخته شدهاند؛ از شرایط منحصربهفردی ...
بیشتر
هدف: انتقال دانش فرآیندی است که از آن بهعنوان قلب مدیریت دانش یاد میشود چرا که کارکرد مؤثر آن در سازمانها موجب بازتولید دانش درزمینههای جدید و نوآوری خواهد گردید. این مفهوم در زمینههای آموزشی، بهویژه دانشگاهها که مهد تولید دانش بوده و بهعنوان چشمههای انتقال دانش شناخته شدهاند؛ از شرایط منحصربهفردی برخوردار هست. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل انتقال دانش در مراکز رشد دانشگاهی است. روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان جامعه علمی و دانشگاهی و همچنین متخصصان و مدیران در مرکز رشد دانشگاه جامع امام حسین (ع) بوده است. به این منظور، تعداد 28 نمونه به روش نمونهگیری غیراحتمالی انتخاب شد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه محقق ساخته از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای اس. پی. اس. اس استفاده شد. برای تحلیل استنباطی از آزمون همبستگی اسپیرمن، آنوا، فریدمن برای رتبهبندی و درنهایت رگرسیون برای شدت اثر استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که رابطه متغیر انتقال دانش، دارای بیشترین تأثیرپذیری از متغیر تمایل به کسب دانش است. بحث و نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد بر اساس مدل ارائه شده میتوان عوامل تأثیرگذار را در سه دسته اصلی گیرنده دانش، فرستنده دانش و بازخور مشاهده نمود. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان میدهد تمایل به کسب دانش از سوی گیرنده رتبه اول، وجود سازوکار بازخور رتبه دوم، ظرفیت جذب دانش در گیرنده دانش رتبه سوم، تمایل به اشتراکگذاری دانش در فرستنده دانش و انتقال دانش مرتبط رتبههای چهارم تا پنجم را به خود اختصاص دادهاند.